عباسک، قرنطینه پزشکی ورود به بوشهر؛ آیا میدانستید جزیره عباسک که در جوار کانال دسترسی و جزیره نگین بندر بوشهر واقع شده، در قدیم محل قرنطینه پزشکی مسافران ورودی به بوشهر بوده است؟
به گزارش پایگاه خبری آبهای آزاد، به علت شیوع بیماری مسری و کشنده طاعون در آسیا به خصوص هند و پاکستان، هنگام ورود کشتیهای تجاری و مسافری به بوشهر، مسافران را ابتدا به عباسک برده و معاینه کرده، سپس 5 تا 10 روز در ساختمانی در آنجا قرنطینه میکردند و در صورت عدم مشاهده علائم بیماری طاعون، به آنها اجازه ورود به بوشهر میدادند. اما انتقال از کشتی به ساحل کم عمق جزیره عباسک هم چندان بیدردسر نبوده است.
«برادلی برت» انگلیسی جریان جالب انتقال از کشتی به عباسک و قرنطینه را اینطور تعریف میکند: «در بوشهر مقررات قرنطینه به گونهای شدید و با سختگیری هرچه تمامتر اجرا میشود. طاعون واژهای است که در قلب هر آسیایی وحشت میاندازد و ایرانیان آسانگیر و راحتطلب نیز برانگیخته شدهاند تا با اجرای قرنطینه، کشورشان را از این بلا مصون نگاه دارند. لذا مسافران کشتی پیش از آنکه اجازه ورود به بوشهر بیابند، باید حدود 5 روز و نیم در جزیرهی قرنطینه، قرنطینه شوند.
از دور که به جزیره نگاه میکنی آنجا را آنچنان از سطح دریا پایینتر میبینی که به زحمت میتوانی تصور کنی آنجا زمین و خشکیای وجود دارد. رسیدن به جزیره کار چندان سهلی نیست و پای گذاشتن در آن بسیار پر دردسر و مشکل است. پیاده شدن از کشتی بخار و جای گرفتن در قایق بادی یا «بغله» همراه با اثاثیه و بار و بنه و رفتن به جزیره به طرزی ابتدایی، بسیار سخت و ناراحتکننده صورت میگیرد.
ساحل نرم و شنی جزیره قرنطینه دارای چنان سراشیبی ناجوری بود که لازم آمد دوباره بار مسافر را از بغله، به قایق کوچکتری تا ساحل جزیره که هنوز مسافتی فاصله داشت، انتقال دهند. قایق چنان کوچک بود که تنها میتوانست یک نفر مسافر با اثاثیه و دو نفر ملوانی که آن را به حرکت در میآورند در خود جای دهد و در این لحظه دیگر مسافران چارهای نداشتند جز این که در انتظار به سر ببرند.
حتی این کوچکترین قایق پارویی، ممکن نیست بتواند به ۵۰ یاردی ساحل نزدیک شود. لذا انسان به طرزی نامطمئن، ناشایست و بیشرمانه باید بپذیرد که بر دوش دو ملوان قوی هیکل عرب سوار شود، طوری که پاهایش دور گردن آنها آویزان شود. با این حال این دو ملوان عرب به گونهای چارهناپذیر به امید دریافت انعامی بیشتر، شاد و خوشحال هم هستند».
در این ماجرا آنچه بیش از همه تأثربرانگیز است وضع آن دو کارگری است که برای امرار معاش مجبور به جابهجایی کاندیداهای بیماری طاعون بر روی شانههایشان بودند.
منبع: جنوب ایران به روایت سفرنامهنویسان؛ حسن زنگنه
ثبت دیدگاه