آسوده‌خاطر از 40 سال خدمت دریانوردی؛ خوشحالم که در تمام این سا‌ل‌ها هرچه در توان داشتم را برای مردم کشور و سربلندی نام ایران‌زمین گذاشته‌ام و در زمان بازنشستگی، آسوده‌خاطر خواهم بود.

به گزارش، اردشير محرابی، فرمانده کشتی و پیشکسوت نمونه دریایی در یادداشتی ضمن معرفی خود به دانشجویان رشته دریانوردی توصیه می‌کند، تحصيل در این رشته را جدی بگیرند و به آينده خوش‌بين باشند.

متولد یکم فروردین 1345 در شهر سرسبز رامسر هستم. تولد در کنار دریا باعث شد از همان کودکی به حضور در دریا علاقه‌مند شوم. در واقع از همان سنین کودکی به کار روی عرشه کشتی‌ها فکر می‌کردم و این رؤیایی بود که دریا در همان اوایل زندگی به من بخشید.

علاقه کودکی، در جوانی شکل جدی‌تری به خود گرفت. سال 1364 بود که در دانشگاه دريانوردی چابهار قبول شدم و همزمان با دانشجویی از همان ابتدا، بورسيه شركت ملی نفتكش ایران شدم. 

دوران دانشجویی‌ام همزمان با جنگ تحمیلی بود که همین مورد باعث شد بنده و همدوره‌ای‌هایم دوره چالش‌برانگیزی را پشت سر بگذاریم، چرا که صعنت دریانوردی کشور در عرصه‌های مختلف تجاری،‌ نظامی و... با جنگ درگیر شده بود.

پس از فارغ‌التحصیلی و بعد از طی کردن دوره آموزشی سربازی، با تعهد ١٠ ساله  از سال ١٣٧٠ با درجه افسر سومي شروع به كار کردم و از سال ٢٠٠٠ ميلادي با سمت فرماندهي به خدمت خود به كشور و ملت عزيزم ادامه دادم و ان‌شاءالله سال آينده بازنشسته خواهم شد.

خوشحالم که در تمام این سا‌ل‌ها هرچه در توان داشتم را برای مردم کشور و سربلندی نام ایران‌زمین گذاشته‌ام و در زمان بازنشستگی و پایان این خدمت شیرین و پرافتخار، آسوده‌خاطر خواهم بود.

به عنوان کسی که 40 سال از زندگی‌اش را با دریانوردی سپری کرده، به فرزندان ميهنم سفارش می‌کنم برای سربلندی و مانایی کشورمان، تحصيل در این رشته را جدی بگیرند و به آينده خوش‌بين باشند. اگرچه مسیر دشوار است اما چنانچه علاقه باشد، سختی‌ها تحمل‌پذیر می‌شود.

در تمام سال‌ها چه در دوران خدمت و چه دوران دانشجویی خاطرات تلخ و شیرین جذابی برای من رقم خورده است اما بهترین آنها زمانی است که بچه‌های پرسنل پيش ما روي دريا هستند و سر و صدای بازی کردن آنها در عرشه و راهرو‌ها حس شادابی و زندگی را به پرسنل القا می‌کند. 

این اواخر 2 خواهر ۲ و ۴ ساله حسابی شور و شوق در کشتی به راه انداخته بودند، طوري كه بیشتر افسران و ملوانان به حضورشان حسابی عادت کرده بودند و با اینکه مدت زمان حضورشان طولاني شده بود، بسیار با روحیه و شاداب بودند و زمان برای‌مان در طول سفر به‌راحتی می‌گذشت. حتی هنگام خروج خودم از کشتی، این دو خواهر نازنین بیدار شدند و همراه پدرشان با قرآن مرا بدرقه کردند که اين محبت‌شان هیچ‌وقت از یادم نمی‌رود.

در پایان می‌خواهم از تمام همکارانم در بخش‌های مختلف کشتیرانی،‌ نفتکش، سازمان بنادر و دریانوردی و... تشکر کنم که با وجود همه چالش‌ها، سختی‌ها و دوری از خانواده با قدرت به کارشان ادامه می‌دهند تا پرچم جمهوری اسلامی ایران همیشه سربلند و سرفراز بماند.


 

تجربه خاص فرمانده شدن قبلی

تجربه خاص فرمانده شدن