لنج باهویت؛ وقتی لنجی ثبت و کددار میشود و سازمان بنادر و دریانوردی به آن مجوز میدهد و پلاکی به آن تعلق میگیرد، دیگر جزئیات آن مشخص است
به گزارش پایگاه خبری آبهای آزاد، ناخدا اکبر شریفینیا از صیادان و دریانوردان بندر کنارک چابهار از خاطرات و سختیهای و شیرینیهای کار صید ماهی در آبهای آزاد میگوید.
من ناخدا اکبر شریفینیا هستم. 43 سال دارم و از زمانی که خود را شناختم روی دریا بودم. اینطور بگویم که بیش از نیمی از عمر خود – شاید حدود 25 سال – را در دریا گذراندهام. 4 فرزند دارم؛ 2 پسر و 2 دختر. آشنایی من با دریا از زمانی بود که پدرم روی دریا (در کنارک) کار میکرد. دقیق نمیدانم از چه سالی او روی دریا رفته است اما شاید از حدود سال 1350 باشد. آن زمان که او روی دریا کار میکرد، لنجها اصلاً شبیه به لنجهای امروزی نبودند. لنجها موتوری نداشتند و اینطور بگویم که آچاری بودند. هر چند بعد از مدتی انگار از پاکستان لنج وارد میشود ولی آنها نیز چوبی بودند.
در روستاهایی که نزدیک ما بود، آن زمان انگار قحطی رواج داشت. هر چند در روستا باید کشاورزی برقرار باشد اما جواب نمیداده و به همین علت آنها به سمت ساحل آمدند. آن زمان چیزی به اسم لنج نبود و ما بلوچها به این وسیلهها «بوجی» میگفتیم. حالا جدا از این لنجهای چوبی که مشکلات خاص خود را داشت، آن زمان قالب یخ نبود که با خود به دریا ببرند، در نتیجه دریانوردان نمک به همراه خود داشتند تا ماهیهایی را که به هزار زحمت صید کرده بودند، نمکسود کنند.
بعد از مدتی لنجهای موتوری پیدا شد که آنها نیز در پاکستان ساخته میشد و به اینجا میآمد. این لنجهای موتوری مربوط به سالهای 1355 و 1356 بود تا اینکه انقلاب شد و باز هم هیچ قالب یخی نبود. دریانوردان به جاهای مختلفی از ساحل خودمان گرفته تا سومالی و عمان میرفتند و باز نمک به همراه داشتند و با ماهی نمکسود به اینجا بازمیگشتند یا آنچه را که صید کرده بودند به جای دیگری مثل دبی میبردند.
فکر میکنم سال 1367 یا 1368 بود که شیلات، سردخانهای را برای لنجها فراهم کرد و یخ به لنجها داده میشد، البته لنجها هم دیگر یخچالدار شده بودند.
اواخر دهه 70 شمسی بود که دیگر ترک تحصیل کردم و در دوره دیپلم باقی ماندم. راستش را بخواهید چون پدرم و برادرانم که همگی از من بزرگتر بودند روی دریا بودند، من هم دوست داشتم به آنها بپیوندم. هرچند آنها به من میگفتند «درست را بخوان» ولی من معتقد بودم تا همین اندازه برای من کافی است. ابوالقاسم، عبدالغفور و عبدالحکیم هر سه برادرم هستند که هر کدام لنج خود را دارند و آنها نیز ناخدا هستند. من نیز لنج دارم و البته در لنجها نیز با هم شراکت داریم.
در هر یک از لنجهای ما بین 17 تا 20 نفر کار میکنند و با 3 لنجی که داریم برای حدود 60 نفر شغل ایجاد کردهایم. هر کدام از افراد روی لنج، نانآور خانهای هستند، گاهی هم هزینههای 2 خانه را بر دوش دارند. آنها به سمت اقیانوس میروند و بسته به روزی که برایشان مقدر است از 20 تن تا 100 تن ماهی میآورند.
تا سال 1384 یا 1385 روی دریا بودم و کار ملوانی را نزد برادران خودم انجام میدادم ولی بعد از آن دیگر ناخدایی را شروع کردم. تا یکی دو سال پیش هم روی لنجهای خودم ناخدا بودم. تا جایی که به خاطر دارم تا سال 1384 باز هم لنجها یخی بود و برودتیها از حدود سال 1388 روی کار آمد.
در بندر کُنارک، دریانوردان 12 ماه سال را به صید میروند، چون دریا آرامتر است. البته لنجهای یخی میروند ولی انجمادیها که به اقیانوس میروند در نهایت 4 سرویس بیشتر به صید نمیروند. فصل مونسون که میشود، در قسمتی از بندر بریس یا بندر چابهار تا شهرستان دشتیاری، لنجها تعطیل هستند و به دریا نمیروند، چون دریا مواج است و بادهایی از سمت اقیانوس میآید. دریا رفتن در این زمان خطرات زیادی دارد.
در بندر کنارک تقریباً همه ماهیگیر هستند؛ خود من بیش از نصف سال روی دریا هستم. سال گذشته برای لنجهای بزرگ که ظرفیت تا 150 تن دارند در مجموع میزان صید ماهی به حدود 200 تن هم میرسید ولی امسال اوضاع کمی خراب بود. به این ترتیب میزان صید کمی متغیر بود. شاید 4 سرویس را اگر حساب کنید 100 تن بود اگرچه برای سال گذشته حدود 150 تن بود.
گیدر، بچه گیدر، اسبماهی، مارلین، گالیت و... از انواع ماهیهایی هستند که صید میشوند و مصرفشان به طور عمده برای کنسرو شدن توسط شرکتهاست و برای فروش بازاری نیست.
سال 1402، 5 باری که به دریا رفتیم 3 بار آن لنج ما کاملاً پر بود و 2 مرتبه بعد کمی کمتر از ظرفیت کامل را به همراه داشتیم. از سویی باید بگویم من در این سالها همکاری زیادی با اداره شیلات داشتهام. اگر آنها کار یا کمکی از ما بخواهند همراهشان هستیم.
فکر میکنم از دیماه 1402 بود که کار ثبت کردن و مجوز دادن به لنجها آغاز شد که کار صیادی را راحتتر کرده است. قبلتر از این مجوزها، هزینه سوختی که باید میگرفتیم بیشتر بود و در ضمن لنجها مدرکی نداشتند که کارها را سخت کرده بود، چون وقتی لنجی مدرکی ندارد، مثل یک انسان بدون هویت است. مثلاً در نظر بگیرید اگر در دریا اتفاقی بیفتد و ملوانی روی دریا از دنیا برود یا در حادثهای مجروح شود، اگر بدون هویت باشد نمیتوان جوابگو بود؛ نمیتوان دلیلی برای چیزی آورد، چون سندی نیست. حالا دیگر با مدرکدار شدن لنجها کار ما راحتتر شده است. به گمانم اسفند سال گذشته به تمام لنجهای من مجوز دادند. سوخت آن را هم تحویل گرفتم و اردیبهشت امسال لنجهای من به دریا رفتند.
وقتی لنجی ثبت و کددار میشود و سازمان بنادر و دریانوردی به آن مجوز میدهد و پلاکی به آن تعلق میگیرد، دیگر جزئیات آن مشخص است؛ اینکه چند نفر ملوان روی آن کار میکنند یا مثلاً بیمه شخص ثالث برای آن صادر شده است یا خیر؟ البته بیمه درمانی نیز وجود دارد اما شامل تمام افراد روی لنج نمیشود. از چند نفری که روی لنج هستند آنها که دائمی هستند بیمه تأمین اجتماعی میشوند ولی آن ملوانانی که فقط یکسری میآیند بیمه نمیشوند.
در مورد معافیت اصولی که مطرح شده است، نظر من این است که باید اولویت را به صیادان بدهند؛ منظورم فردی است که روی دریا کار کرده، از زمانی که خود را شناخته کارش صیادی بوده است و آنها که کارشان چیز دیگری است نباید شامل این معافیت شوند. اگر با تحقیقاتی که انجام میدهند به صیادی که واقعا کارش صیادی است معافیت بدهند، اوضاع بهتر میشود. فرمانداری و شیلات در این موارد مشغول تحقیقات هستند. تصور من این است که وقتی شغل فردی صیادی است، صاحب اصلی کار است و زندگی خودش را برای دریا گذاشته است، پس این معافیت حق او محسوب میشود. افرادی هستند که کار پدربزرگشان و پدرشان همین بوده، آنها عمرشان را در این راه صرف کردهاند.
نکته آخری که علاقه دارم بیان کنم در مورد ایمنی بنادر است؛ در نظر بگیرید با اینکه در شهرستان کنارک بنادر مهمی داریم اما تجهیزات ایمنی درست و حسابی در این شهرستان وجود ندارد. با توجه به اینکه در بنادر این شهرستان ماهی از اقیانوس آورده میشود و غذای مناطق مختلف تأمین میشود اما اوضاع ایمنی مناسبی در آن وجود ندارد. مثلاً در اسکله کنارک اگر ناخواسته لنجی آتش بگیرد، قطعاً به 10 لنج بعدی هم سرایت میکند، چون تمام این لنجها وقتی به صید نمیروند در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند. نمونهاش را هم پارسال داشتیم که حادثهای رخ داد و یکی، دو لنج آتش گرفتند که به خاطر نبود تجهیزات ایمنی بود. اینجا هیچ آتشخواری ندارد و در صورت بروز حادثه مشکلات زیادی پیش خواهد آمد.
ثبت دیدگاه